معنی سجک
- سجک (سَ جُ)
- سچک. شچک. (حاشیۀ برهان قاطع چ معین). بر جستن گلو، و بعربی فواق گویند. (برهان) (آنندراج) ، شیر و ماست در هم آمیخته باشد که شبت را ریزه ریزه کرده در آن ریخته باشند و آن را دوراغ گویند. (برهان) (آنندراج). بفارسی دوراغ و بعربی شیراز گویند. (از الفاظ الادویه)
