جدول جو
جدول جو

معنی ستخوان

ستخوان
(سُ تَ / سُ خوا / خا)
مخفف استخوان است و بتازی عظم گویند. (برهان) :
اندر شکمش هست یکی جان و سه تا دل
وین هر سه دل او را ز سه پاره ستخوان است.
منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 8).
دو سر اندر شکم هر یک نه بیش و نه کم
نه در ایشان ستخوانی نه رگی نه عصبی.
منوچهری.
آنگاه بیارد رگشان و ستخوانشان
جایی فکند دور و نگردد نگرانشان.
منوچهری.
زستخوان ماهی همی بر کنار
بد افکنده هر یک فزون از چنار.
اسدی.
درختانشان تاک و دیوار و بام
ز ستخوان ماهی بد و عود خام.
اسدی.
رجوع به استخوان شود
لغت نامه دهخدا