ستاره شمر است که منجم باشد. (برهان). منجم. (آنندراج). (ناظم الاطباء). اخترشناس: ستاره شناسی گرانمایه بود ابا او بدانش کرا پایه بود. دقیقی. نشستند گرد اندرش موبدان ستاره شناسان و هم بخردان. فردوسی. مرا گفته بود آن ستاره شناس ازین رزم بودم دل اندر هراس. فردوسی. اگر جادویی گر ستاره شناس ز خود مرگ را برنبندی هراس. نظامی. کیست کز مردم ستاره شناس ره بگنجینه ای برد بقیاس. نظامی. کآسمان سنجم و ستاره شناس آگه از کار اختران بقیاس. نظامی