جدول جو
جدول جو

معنی سپه شکن

سپه شکن
(نَ تَ دَ / دِ)
دلیر. برهم زنندۀ سپاه. که گاه حمله سپاه را در هم شکند و بگریزاند:
شه سپه شکن جنگجو ز پیش ملک
میان بیشۀ گشن اندرون خزید چو مار.
فرخی.
علی است روز مصاف و نبرد و کوشش و لیک
سر سپه شکنان بوعلی شجاع الدین.
سوزنی.
چون شیر بخود سپه شکن باش
فرزند خصال خویشتن باش.
نظامی
لغت نامه دهخدا