جدول جو
جدول جو

معنی سپری گشتن

سپری گشتن
(چَ / چِ زَ دَ)
آخر شدن. تمام شدن. بپایان رسیدن:
با چنین خو که تو داری پسرا گر بمثل
صبر ایوب مرا بودی گشتی سپری.
فرخی.
رجوع به سپری گردیدن شود
لغت نامه دهخدا