جدول جو
جدول جو

معنی ساکنی

ساکنی
(کِ)
آرامش. سکونت:
تا بود در تو ساکنی بر جای
زلف کش، گازگیر و بوسه ربای.
نظامی (هفت پیکر)
لغت نامه دهخدا