جدول جو
جدول جو

معنی ساروج

ساروج
آهک خاکستر آمیخته، سارو، چارو، صاروج، ساخن، شاروق:
خونشان کرد به خم اندرو پوشید سرش
پس به ساروج بیندود همه بام و درش،
منوچهری (دیوان چ 1 دبیرسیاقی ص 131)،
ز کندن چو گشتندمردان ستوه
پدید آمد از خاک جائی چو کوه
یکی خانه ای کرده از پخته خشت
به ساروج کرده بسان بهشت،
(شاهنامه چ بروخیم ج 7 ص 2147)،
رجوع به چارو، سارو و صاروج شود
لغت نامه دهخدا