معنی سار
- سار
- رنج و آزار و محنت، (برهان) (جهانگیری) (شعوری) (انجمن آرا) :
جانم به لب آمد از غم و سار
مردم ز جفا و جور بسیار،
خسروانی (از جهانگیری، شعوری، انجمن آرا، آنندراج)،
، رنجور:
بسا سار و نومید و بیمار و سست
که مردش پزشک و ببود او درست،
سعدی (بوستان)
