زین الدین مجدالاسلام محمود بن محمد بن علی، خال نجم الدین ابوبکر محمد راوندی مؤلف راحهالصدور و برادر تاج الدین ابوالفضل احمد بن محمد راوندی. او از هنرمندان و ادبا و استادان خط بوده و بپارسی و تازی شعر میسروده است. نجم الدین در راحهالصدور ص 51 در ضمن شرح حال و مراتب فضل و دانش وی گوید: ’در کاشان که منشاء ادب و محل فضلای لغت عرب بودبر بساط معین ساوی مستوفی سلطان قصیده ای برخواند تازی که جملۀ فضلا اقرار کردند که بسن وی در هیجده سالگی در روی زمین کسی دیگری نبوده است که در خط و شعر بدان مثابت رسیده است’. اینک چند بیت از آن قصیده: ذهب الشتاء فمرحبا بذهابه و اتی الربیع یمیس فی جلبابه والثلج ذاب من الشتاء کاّنه حساد مولانا الوزیر ببابه والشمس حلّت فی العلاء بمنزل تربو علی الاحرام فوق قبابه وتری الصبا طیبا کایام الصبی فوق الربی یجترّ فضل ثیابه طابت و رقّت فی الغداه کانّها اخلاق مولانا لدی اصحابه و النرجس الغض الطری مجمش طرر البنفسج فی متون هضابه و تبسمت زهر الاقاحی غدوه کولیّه یفّتر مل ء اهابه وتری الطیور علی الغصون ترنمت فی موضع نزه عقیب سحابه والعندلیب کاّنه فی لحنه مداح مولانا بصدر جنابه لازال سیفک فوق اعناق العدی متذللین رقابهم کقرابه دم فی العلی مالاح فی بحرالدجی زهرالکواکب طافیاً کحبابه و تحل عزاً دائماً لاتنقضی ایام دولته مدی احقابه. در سال 577 هجری قمری که طغرل بن ارسلان را سودای تعلم خط در دل جایگیر افتاد زین الدین را بخدمت خواند و شرف استادی ارزانی داشت و این فن شریف از وی بیاموخت و بکتابت و مصحفی سی پاره آغاز کرد و هر چه او مینوشت نقاشان و مذهبان به زر حل تکمیل میکردند و بر هر جزو از سی پاره صد دینار بخرج میرفت... در سال 580 هجری قمری که طغرل را هوای مجموعه ای از اشعار بود زین الدین آن را مینوشت و جمال الدین نقاش اصفهانی آن را صورت میکرد. و اگر این مجموعه که یکی از قدیمترین تذکره ها و ظاهراً تنها تذکرۀ مصوری است که در قرون گذشته تألیف کرده اند از میان نمیرفت و در دسترس ما میبود پرده از روی بسیاری از اسرار تاریخ ادبیات فارسی برمیگرفت و هم ما را بسلیقۀ زین الدین در انتخاب اشعار و تشخیص ادبی وی راهنمایی مینمود. تاریخ ولادت او به نوشتۀ نجم الدین 539 هجری قمری بوده است. (از مقدمۀ راحهالصدور بقلم آقای بدیع الزمان فروزانفر) (از راحهالصدور ص 52)