ابراهیم بن سفیان بن سلیمان بن ابی بکر بن عبدالرحمن بن زیادبن ابیه، مکنی به ابواسحاق، از شاگردان اصمعی و جز او، اوراست: کتاب شرح کتاب سیبویه، کتاب الامثال، کتاب النقط و الشکل، کتاب الاخبار، کتاب اسماء السحاب و الریاح و الامطار، (ابن ندیم، یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ابن الاصفر، رئیس صفریه، فرقه ای از خوارج، (مفاتیح، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، مؤسس صفریه از فرقه های خوارج است، (فرهنگ فارسی معین)، پیشوای یکی از پانزده فرقۀ خوارج موسوم به صفریّه، (بیان الادیان، یادداشت بخط مرحوم دهخدا)، رجوع به صفریه شود ابن حناطه التجیبی، یکی از دانشمندان و برگزیدگانی بود که پس از فتح مصر در آن دیار میزیست و عبدالعزیز بن مروان هنگامی که به دیدار برادرش عبدالملک به شام می رفت او را بجای خود به امارت مصر برگزید ولی دیری نپائید که او بسال 75 هجری قمری درگذشت ابن غنم القینی، از سرداران سپاه و مردی شجاع و از یاران حجاج در عراق بود و در جنگهای متعددی با وی همراه بودتا آنکه در جنگ حجاج و ابن اشعث که در مسکن روی دادحجاج او را مأمور پاسداری مرزها نمود و یاران اشعث او را در سال 83 هجری قمری کشتند ابن المغیره بن زیادبن عمرو العتکی، یکی از سخاوتمندان و اعیان بود و جامعی به دروط بلهاسه (از نواحی بهنسا در صعید مصر) ساخت و بعضی ازشعراء او و برادرانش را مدح گفته اند، او در سال 198هجری قمری در دروط بلهاسه درگذشت ابن خراش عجلی، مردی دلیر و کینه جو بود و با سیصد سوار بر معاویه شورید و به سرزمین مسکن رسید و زیادبن ابیه با سپاهی بسوی او گسیل شد و با وی جنگید و سرانجام صاحب ترجمه در شدت جنگ به قتل رسید (بسال 52 هجری قمری) ابن افلح، از وزراء دولت عامریۀ اندلس و از بزرگان رجال آنان بود و پدرش از موالی ناصر عبدالرحمن بن محمد بود، او در سال 368 هجری قمری درگذشت ابن محمد قمر گرگانی، مکنی به ابوالقاسم و متخلص به قمری، شاعر و مادح شمس المعالی قابوس، رجوع به قمری شود، (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا) ابن ابراهیم بن محمد، از فرزندان زیادبن ابیه، ازجانب بنی عباس بسال 289 هجری قمری ولایت یمن یافت، رجوع به تاریخ طبقات سلاطین اسلام شود ابن عیسی حذاء کوفی، مکنی به ابوعبیده و معروف به ابوعبیدۀ حذاء، از ثقات محدثین امامیه که در حضور آل محمد جلیل القدر و در سفر مکه با حضرت باقر (ع) هم کجاوه بوده و از آن حضرت و حضرت صادق روایت نموده و در عهد حضرت صادق (ع) در مدینه وفات یافت، (از ریحانه الادب ج 5 ص 126) نام مردی کافر که رسول اکرم را به فحشاء متهم کرد و او را زیاد منکر خواندند، (از آنندراج) (از غیاث) (از شرفنامۀ منیری) : زین خامۀ دوشاخی اندر سه تا انامل من فارد زمانم ایشان زیاد منکر، خاقانی