معنی زهم زهم (تَ مَوْ وُ) مغزدار شدن استخوان، بازداشتن کسی را از چیزی و نهی کردن، بسیار گفتن کسی را و افزودن سخن را بر آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) لغت نامه دهخدا