نام جایی به بخارا و در نسبت بدان زندنی و زندنیجی گویند و جامه های زندنیجی منسوب بدانجا است. (ابن سمعانی از تاج العروس، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). ده بزرگی است از دیهای بخارا به ماوراءالنهر که فاصله اش با بخارا چهار فرسنگ و در سمت شمال شهر واقع است. (از معجم البلدان). نام دهی به بخارا و من گمان می کنم جامۀ زندنیچی منسوب به این ده است و این نسبت مانند نسبت به انزلی است که انزلیچی گویند. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). دهی است به بخارا و از آن ده است ابوحامد احمد بن موسی و محمد بن سعید که محدثانند و محمد بن محمد که مقری ماوراءالنهر است و محمد بن احمد بن عازم. (منتهی الارب). قریه ای بزرگ از قرای بخارا به ماوراءالنهر و منسوب بدان در عربی زندنیجی است. (فرهنگ فارسی معین). کندزی بزرگ دارد و بازار بسیار و مسجد جامع هر آدینه آنجا نماز گذارند و بازار کنند و آنچه از وی خیزد آن را زندنیجی گویند که کرباس باشد، یعنی از دیه زندنه، هم نیکو باشد و هم بسیار بود و از آن کرباس به بسیاردیهای بخارا بافند و آن را هم زندنیجی گویند، از بهر آنکه اول بدین دیه پدید آمده است و از آن کرباس به همه ولایتها برند چون عراق و فارس و کرمان و هندوستان و غیر آن و همه بزرگان و پادشاهان از آن جامه سازند و به قیمت دیبا بخرند. (تاریخ بخارا ص 17 و 18). رجوع به همین کتاب، زندپیچی، زندنی و زندنیجی شود