معنی زنجاب زنجاب (زُ / زِ) زنج درخت که هنوز سفت و منجمد نشده. رجوع به زنج شود، ترشحات کم و بیش چسبناک و آب شکل خارج شده از زخمهای جلدی ملتهب. (فرهنگ فارسی معین) لغت نامه دهخدا