زدن، دادن و یا زودتر دادن: زکاه الفاً، داد او را هزار یا زودتر داد نقد او را، پناه گرفتن به سوی کسی و تکیه کردن بر آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، گائیدن جاریه را. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء) ، انداختن ناقه، بچه را در پای خود. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). انداختن ماده شتر، بچۀ خود را در زیر پای خود. (ناظم الاطباء)