جدول جو
جدول جو

معنی زرم

زرم
(دُ)
پیر فرتوت را گویند. (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (فرهنگ رشیدی). و در مؤید زربان (به بای موحده) گفته. (فرهنگ رشیدی). پیر بود. (اوبهی). پهلوی ’زرمان’ (پیری). (حاشیۀ برهان چ معین) :
انگست چو زرمان تهی از عشق گران است.
مسعود (از فرهنگ رشیدی)
اشک چشم، ریزش اشک. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا