معنی زخم کش زخم کش (خَ دَ / دِ) زخم کشنده. ضرب خور. جور کش. متحمل درد و ستم. زجر کش، زخمی. زخمگین. مجروح. خسته: در ره او چو قلم گر به سرم بایدرفت با دل زخم کش ودیدۀ گریان بروم. حافظ. رجوع به زخم کشیدن و زخم شود لغت نامه دهخدا