معنی زحمت نهادن زحمت نهادن (چَ دَ چَ کَ / کِ دَ) تحمل کردن. بار نهادن. سنگینی چیزی را بر دیگری گذاردن: حسن تو زیور تو بس است اینقدر چرا بر گوش و سینه زحمت زیور نهاده ای. نظیری نیشابوری لغت نامه دهخدا