کمان سست آواز. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء). کمانیست که سست است نالیدن آن. (از ترجمه قاموس). کمانی که آواز بلند از آن بر نخیزد، یا کمان سست آواز. ابوحنیفه گوید: کمان حنون، یعنی دارای نالۀ نرم (آهسته) است. و این هر دو معنی نزدیک بیکدیگرند. ابوالنجم گوید: فظل یمطو عطفاً زجوما. و شاعری دیگر گوید: بات یعاطی فرجاً زجوما. (از لسان العرب) (از تاج العروس). ، شتر مادۀ بدخلق که بر بچۀ غیر مهربان نشود، بوی کند و وحشت گیرد. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از لسان العرب) (از تاج العروس). این شعر از شاعران عرب نقل شده: کما ارتاب فی انف الزجوم شمیمها. ناقۀ زجوم گاه به اجبار بچه دیگری را شیر میدهد و با او مهربانی میکند، چنانکه کمیت گوید: و لم احلل لصاعقه و برق کما درت لحالبها الزجوم (از لسان العرب). ، ناقه ای که بانگ نمیکند. (از متن اللغه) (از لسان العرب) ، باد ناله کننده در وزیدنست. (ترجمه قاموس)