جدول جو
جدول جو

معنی زبون آمدن

زبون آمدن
(مَ / مِ گُ تَ)
عاجز آمدن. ناتوان بودن. زبونی. عجز. ضعف:
بد و نیک از ستاره چون آید
که خود از نیک و بد زبون آید.
نظامی
لغت نامه دهخدا