معنی زبل اللقلق زبل اللقلق (زِ لُلْ لَ لَ) پیخال لک لک. سرگین لق لق. مؤلف اختیارات بدیعی آرد: سرگین لقلق چون بیاشامند مصروع را بغایت نافع بود. مؤلف مخزن الادویه آرد: جالی بهق و کلف و آثار جلد و با بیضۀ آن سیاه کننده موی و رافع صرع است لغت نامه دهخدا