معنی زبغ زبغ (تَلَیْ یُ) حمله و یورش، اخذ بزبغه، گرفت اول آنرا. (از ناظم الاطباء) ، اخذ بزبغه، همه و جملۀ آنرا گرفت. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). گرفت آنرا همه. (محیط المحیط) لغت نامه دهخدا