معنی زبان یافتن زبان یافتن (خوَرْ / خُرْ دَ) رخصت یافتن به تکلم. (فرهنگ رشیدی). اذن یافتن و رخصت حاصل کردن. (ناظم الاطباء). کنایه از رخصت تکلم یافتن. (بهارعجم) : زبان یافت گوینده اندرسخن بدو گفت کای شاه تندی مکن. اسدی (از بهار عجم) لغت نامه دهخدا