معنی زبان موی شدن
- زبان موی شدن (قُ چِلْ لَ / لِ کَ دَ)
- مانند زبان موی درآوردن. برای مقصودی زیاد سخن گفتن:
شد زبانم موی و شد مویم زبان
از تظلم این چه بیداد است باز.
خاقانی.
گرچه ز افغان مرا با تو زبان موی شد
در همه عالم منم موی شکاف از زبان.
خاقانی.
زبانش موی شد وز هیچ روئی
بمشکین موی درنگرفت مویی.
نظامی.
و رجوع به زبان شود
