جدول جو
جدول جو

معنی زبان گرفته

زبان گرفته
(تَ / تِ)
الکن و گنگ و آنکه در زبان وی لکنت باشد. (ناظم الاطباء). شکسته زبان. الثغ. الکن. ابکم:
مرغان زبان گرفته یک سر باز
بگشاده زبان سوری و عبری.
منوچهری
لغت نامه دهخدا