جدول جو
جدول جو

معنی زبان سوخته

زبان سوخته
(دَ/ دِ)
کنایه از پشیمان شده. زیان دیده. آسیب دیده. لب سوخته. دل سوخته. دماغ سوخته:
زبان سوخته دشمنش چون چراغ.
نظامی
لغت نامه دهخدا