جدول جو
جدول جو

معنی زب

زب(زَ / زِ)
رایگان است و آن هرچیز باشد که بیابند یا بمفت بدست کسی آید که در عوض آن چیزی نباید داد. (آنندراج) (برهان قاطع). رایگان را گویند. (فرهنگ جهانگیری) (شعوری ج 2 ص 47 و 42). مفت و رایگان و بلاعوض. (ناظم الاطباء). در لطایف بمعنی رایگان نیز آورده. (غیاث اللغات) ، آسان. (فرهنگ جهانگیری). آسان مقابل دشوار. (آنندراج) (برهان قاطع). سهل و آسان. (ناظم الاطباء). آسان. (فرهنگ شعوری ج 2 ص 48 و 42). در لطایف بمعنی آسان نیز آورده. (غیاث اللغات) :
لیک فتح نامۀ تن زب مدان
ورنه هر کس سر دل دیدی عیان.
مولوی (مثنوی)
لغت نامه دهخدا