شاعر متخلص به سخاء ولد میرزا سعدالدین لاری که سالها ضابط مالیات بنادر فارس بوده، میرزا زاهدعلی بعد از پدر بهمان خدمت مأمور گشت. بسخاوت موصوف و بلطف طبیعت و شاعری معروف به ود. اگرچه در گویائی اقتداری نداشت لیکن ابیات خوب دارد. طبعش شکفته است و خیالش را طراوتی، مدتها خود و پدر و سلسله اش با این خاکسار معاشر بودند در اوان انقلاب اوضاع، از رؤسای متغلب زمان خائف شده ترک ضبط بنادر و ایالت لار نموده بهند افتاد و بعداز سالی چند دردهلی نقد حیات از کف داد. از اوست: در شب هجر تو شرمندۀ احسانم کرد دیده، ازبس گهر اشک بدامانم کرد سرگذشت شب هجران تو گفتم با شمع آنقدر سوخت که از گفته پشیمانم کرد. و هم از اوست: گردش چشم تو می در قدح هوش کند یاد اندام تو جان در تن آغوش کند. (از تذکرۀ حزین). و رجوع به فهرست کتب مجلس شورای ملی ج 2 تألیف اعتصام الملک شود