معنی زانوزده زانوزده(لُ تَ / تِ) به ادب نشسته و کورنش کرده. (ناظم الاطباء). - زانوزده. اسب کشیدن، اسب پیش آوردن به تعظیم چنانکه معهود ترکان است. (آنندراج) لغت نامه دهخدا