محمد قاسم مشهدی شاعر، تقی الدین کاشی آرد: اصل وی از شیراز و تربیت یافتۀ اصفهان است، وی بمزید مکنت و ثروت و کثرت مال از مرتبۀ شعرا تجاوز نموده و در آخر حال ابواب مخالطت بر روی خود بسته و همواره همت بر داد و ستد اجناس و نقود و تحصیل مرابحه و سود میگماشت تا آنکه درشهور سنۀ تسع و سبعین جمعی از اجلاف آنجا بواسطۀ اندک طمعی که از او داشتند کینه از او در دل گرفته و چند زخم بر وی زدند ... هم در آن نسبت رخت بعالم بقا کشید و حکام، قاتلان وی را بسیاستگاه عدم رسانیدند، اشعار پسندیدۀ او کم است و دیوانی از او در میان نیست، و این چند بیت نمونه ای از برگزیدۀ اشعار اوست: آلوده دامنیم و بصدعیب از این جهان رفتیم مست تا کرم او چه می کند، هوس تیغ تو کردیم بریدی از ما صید آهوی تو گشتیم رمیدی از ما ای که شمشیر کشیدی و نکشتی ما را انتقام گنه خویش کشیدی از ما گرمی خویش بزاری مفروش ای مجنون این متاعی است که صدبار خریدی از ما، (ملخص از خلاصه الاشعار خطی کتاب خانه مجلس)