جدول جو
جدول جو

معنی زاذویه

زاذویه
(یَ)
مرزبان سرخس بود و با عبدالله بن خازم که بدستور عبدالله بن عامر بعزم فتح سرخس آمده بود پیمان صلح بست. بلاذری آرد: زاذویه مرزبان سرخس به ابن خازم پیشنهاد صلح کرد و تعهد کرد زنان سرخس را بدو تسلیم کند و از مردان صد تن مسلمان شوند. ابن خازم پذیرفت و دختر زادویه را که بخود اختصاص داده بود میثا نام داد. نیز گفته شده است که چون زاذویه خود را برای مسلمان شدن نامزد نکرد، عبدالله بن خازم به خشم آمد و پیمان صلح را بشکست و شهر را بتصرف درآورد. (از فتوح البلدان بلاذری چ لیدن ص 405)
رئیس خدمه و از رجال مقتدر زمان یزدگرد سوم بوده است. (ایران در زمان ساسانیان ص 523 و 522)
حاکم سیستان بوده. طبری آرد: در زمان عمر پس از فتح مصر سلطنت اسلام استوار شد ولکن در پاره ای از نواحی مردم بر امراء (دست نشاندۀ خلیفه) میشوریدند چنانکه اهل مصر بر اجل و اهل مکران بر راسل و اهل سجستان بر زادویه. (تاریخ طبری چ دخویه) و رجوع به ذیل آن کتاب شود
زاذی. پاذگوسپان شمال آذربایجان است و انوشروان (خسرو اول) نامه ای بدو نوشته است و طبری آن نامه را آورده است. (ایران در زمان ساسانیان ص 387). و رجوع به تاریخ طبری چ نلدکه ج ص 892 و زادی در لغت نامه شود
لغت نامه دهخدا