همزاد، و شاید همزه نگیرد. (از متن اللغه) (آنندراج) (منتهی الارب) (از المنجد) ، نزدیک به همسن. (از متن اللغه) ، ضیق و تنگ از هر چیز. (منتهی الارب) (آنندراج) (از المنجد) ، گردن یا عنق، شاخه ای که بسیار تر و سبک باشد. (از متن اللغه). شاخۀ نورسته. شاخ نرم و نازک، درخت آماده برای برآوردن خوشه. (از اقرب الموارد). ج، ارآد. (اقرب الموارد) ، رئدان. (از متن اللغه). درخت آماده برای برآوردن خوشه یا شاخه های نرم آن. (از متن اللغه). نوباوه. (منتهی الارب) (آنندراج) (از المنجد)