جدول جو
جدول جو

معنی ریاکار

ریاکار
مرائی، (منتهی الارب)، مکار و کسی که در کارها مکر و غدر و نفاق می کند، مزور، (ناظم الاطباء)، مکار، دورو، منافق، مرایی، (آنندراج)، شخصی است که همچو بازیگر حرکات و تشبیهات او را حقیقتی نیست و لقبی است از برای آنان که صورهً و ظاهراً دین دارند و حال آنکه حقیقهً و باطناً، ابداً بویی از دینداری نداشته و ندارند، ریاکاران بر چهار دسته اند: اول، ریاکار دنیوی که محض مقاصد شخصی و دنیوی متدین به دین شود، دوم، ریاکار شرعی و قانونی است بمحض اینکه بهشت را به مزد بگیرد، اطاعت می کند و متدین می شود، سوم، ریاکار انجیلی است و آنان اشخاصی هستند که از مرگ مسیح که محض گناهان ایشان بود، مسرور و خوشحالند و در افعال ایشان مطلبی که حقیقت ایمان ایشان را ثابت کند، دیده نمی شود، چهارم، ریاکار غیور است یعنی متوکل به حالات و احساسات روح می باشد و متوجه ثمرات روحانی نیست، (از قاموس کتاب مقدس)، آنکه کارهای خوب چشم دیدی کند، سالوس، مرایی، (یادداشت مؤلف)، جفاکار، خیانتکار، (یادداشت مؤلف)، رجوع به ریاء و مرائی شود
لغت نامه دهخدا