جدول جو
جدول جو

معنی رها جستن

رها جستن
(تَ یَ کَ دَ)
رهایی جستن. خلاصی خواستن:
چو تنگ اندر آمد برش اژدها
همی جست مرد جوان زو رها.
فردوسی.
گر نشد غره بدین صندوقها
همچو قاضی جوید اطلاق و رها.
مولوی
لغت نامه دهخدا