جدول جو
جدول جو

معنی روید

روید
(رُ وَ)
مصغر رود که به معنی آهستگی و نرمی است. (ناظم الاطباء). مصدر ارود که تصغیر ترخیم شده است با طرح همه زواید. گویند رویداً، ای مهلاً و رویدک زیداً، ای امهله. و روید متعدی به زید است و کاف برای بیان کردن مخاطب. صاحب لسان گوید: تفسیر ’روید’ مهلاًو تفسیر ’رویدک’، امهل. (از اقرب الموارد). روید برچهار وجه آید: اسم فعل: روید عمراً، ای امهله. و صفت نحو: ساروا سیراً رویداً، ای لیناً. و حال وقتی که به معرفه متصل شود نحو: سار القوم رویداً. و مصدر، نحو: روید عمر. و بالاضافه علی حد قوله تعالی: فضرب الرقاب. (قرآن 4/47). و یقال رویدکنی در واحد مذکرو رویدکنی در واحد مؤنث و رویدکمانی در تثنیۀ مذکر و مؤنث و رویدکمونی در جمع مذکر و رویدکننی در جمع مؤنث. (منتهی الارب) ، رویداً، ای ارود رویداً. و رویدک عمراً، ای امهله فالکاف للخطاب لا محل لها من الاعراب و روید غیر مضاف الیها و هو متعد الی عمرو و لانه اسم بمعنی فعل و انما تدخله الکاف بمعنی افعل دون غیره و حرکت الدال لالتقاء الساکنین و نصبت نصب مصدر. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا