مؤلف لغت نامه نویسد: این کلمه را در هیچ یک از فرهنگها تاکنون نیافته ام، تنها در کتاب حدودالعالم مؤلف بسال 372 هجری قمری در دوجای این لفظ دیده میشود: ’و از وی [از موقان] رودینه خیزد’ و نیز در شرح ناحیت آذرباذگان و ارمینیه و اران می نویسد: و از وی [یعنی از سه ناحیت مزبور] رنگ قرمز خیزد و شلوار [بند] و جامه های صوف و رودینه و پنبه و ماهی و انگبین و موم خیزد و آنجا بردۀ رومی و ارمنی و بجناکی و خزری و صقلابی افتد -انتهی. در این دو مورد چون افراد نوع و سنخ معینی را تعداد نمی کند بلکه دانکو تا پلاس و رنگ قرمز تا موم را نام میبرد نمیتوان به قرینه معنی کلمه را حدس زد. با این صورتی که هست محتمل است کلمه بمعنی انواع زهها باشد و یا سازها که رود دارند یا رودسازها، و نیز امکان دارد که معنی دیگری که دور از این هر دو معنی باشد بدهد، واﷲ اعلم. (یادداشت مؤلف)