جدول جو
جدول جو

معنی روحه

روحه
(رَ وَ حَ)
لیله روحه، شب خوش. بصورت ترکیب اضافی و گاهی ترکیب وصفی استعمال میشود. (از منتهی الارب) ، سرور که بحصول یقین حاصل شود. (منتهی الارب). اسم مرت از روح. واحدۀ روح. آسایش. و فرح و سرور. ج، روحات. (از اقرب الموارد)
مؤنث روح. مرغان پراکنده و متفرق یا مرغانی که شبانگاه بسوی آشیانه ها بازمیگردند. (از متن اللغه). رجوع به روح شود
لغت نامه دهخدا