جدول جو
جدول جو

معنی روح شهرستانی

روح شهرستانی
(حِ شَ رِ)
میرزا محمد روح الامین ملقب به میرجملۀ اصفهانی متوفی بسال 1047 ه. ق. او راست: ’خمسه’ و دیوان غزلیات که مرتب به حروف قوافی است و نسخه ای از آن در کتاب خانه مجلس شورای ملی هست و قافیۀ میم و نون و هاء آن افتاده است و بقیه در حدود پنج هزار بیت می باشد. نصرآبادی گوید: روح شهرستانی به خدمت جهانگیر پادشاه رسید و از طرف وی به منصب میرجملگی نایل گردید و پس از آن به خدمت شاه عباس آمد و مجدداً به هند برگشت. این ابیات ازوست:
افتادگیی به طالعم هست
در پای خمی چرا نیفتم.
نشان موی میانش کنون توانم یافت
که خضر ره شده دستی که بر کمر دارد.
-انتهی.
و رجوع به تذکرۀ نصرآبادی ص 56 و 57 و الذریعه ذیل دیوان روح الامین و فرهنگ سخنوران شود
لغت نامه دهخدا