معنی روانه گردیدن روانه گردیدن (تَ مَ دَ) روانه شدن. رجوع به روانه شدن شود: نماند خوف اگر کردی روانه نخواهد اسب تازی تازیانه. شیخ شبستری لغت نامه دهخدا