جدول جو
جدول جو

معنی روان افشاندن

روان افشاندن
(تَ نَزْ زُ کَ دَ)
جان افشاندن. فدا کردن روان. جانفشانی کردن:
گر مرا دشمن ز من دادی خلاص
بر سر دشمن روان افشاندمی.
خاقانی.
حرمت می را که می گشنیز دیگ عیشهاست
بر سر گشنیزۀ حصرم روان افشانده اند.
خاقانی
لغت نامه دهخدا