جدول جو
جدول جو

معنی رواج شکستن

رواج شکستن
(تُ نُ/ نِ / نَ دَ)
بی رونق کردن. از آب و تاب انداختن. بی خریدار کردن:
گر محتسب رواج می ناب بشکند
از لعل میکش تو رسانم دماغ را.
نصیرای بدخشانی (از آنندراج).
رواج قمریان از نالۀ من
چو قد سرو از آن بالا شکسته.
کلیم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا