جدول جو
جدول جو

معنی رنگ آمیز

رنگ آمیز
(لُ / لِ گُ تَ / تِ)
کنایه از نقاش است. (از آنندراج). نقاش که کارش مخلوط کردن رنگها بهم و رنگ با آب است. (فرهنگ نظام). نقاش. (ناظم الاطباء) :
از پی نقشهای جان آویز
اختران نقش بند و رنگ آمیز.
سنائی (حدیقهالحقیقه).
و در آن حوالی مرغزاری بود که ماه رنگ آمیز از صحن جمال او نقشبندی آموختی. (کلیله و دمنه)، نیرنگ باز. حیله ساز. محیل. مکار:
جوابش داد رنگ آمیز دایه
بگفتا نیست کاری خوارمایه.
(ویس و رامین).
دلم رمیدۀ لولی وشی است شورانگیز
دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آمیز.
حافظ
لغت نامه دهخدا