معنی رمد رمد (رَ مِ) آب مزه برگشته. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آب شور. (منتهی الارب) (آنندراج) ، جامۀ شوخگن. ثوب رمد، وسخ. (از اقرب الموارد) ، مرد دردگین چشم. (منتهی الارب). شخص مبتلا به رمد. (المنجد). ارمد. (منتهی الارب). رجوع به رمد شود لغت نامه دهخدا