معنی رم زده رم زده (دَ) گریخته. (آنندراج). رم دیده. رم کرده. رم خورده. رجوع به رم دیده و رم خورده و رم کرده شود: رشتۀ جذب محبت نکند کوتاهی چه شد ای رم زده، آهوی بیابان شده ای. وحید (از آنندراج) لغت نامه دهخدا