جدول جو
جدول جو

معنی رم خورده

رم خورده
رمیده. رم دیده. رم زده. رم کرده. گریخته. (آنندراج). رجوع به رم دیده و رم زده و رم کرده شود:
برقی که از او طور بزنهار درآید
از ترکش مژگان تو رم خورده خدنگی.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا