رفیع الدین مرزبان شیرازی یا فارسی، از گویندگان قدیم معاصر حنظلۀ بادغیسی و ابوسلیک گرگانی و به روایتی هم عصر سلجوقیان بود. ابیات زیر از اوست: چرا ز صحبت مرغان نفور شد سیمرغ خروس را نتوانست دید با افسر. # از گل و سوسن نمود یار بنفشه دایره شدگرد لاله زار بنفشه روی دل افروز یار تازه بهارست نیست عجب خاصه دربهار بنفشه عارض معشوق و خط او به چه ماند لاله گرفته ست در کنار بنفشه گوژ و نوانست و هم ز شرم خط یار سر به برافکنده شرمسار بنفشه طبع زبان از قفا کشیده برونش تا نبرد نام خط یار بنفشه دولت ما بین که گرد باغ رخ دوست هم دل و جان می کند شکار بنفشه زین غزل مرزبان چو سرو و صنوبر سر به فلک برد از افتخار بنفشه. (از قاموس الاعلام ترکی ج 3 و لباب الالباب چ لیدن ج 2 ص 398 و 399). رجوع به هفت اقلیم چ کلکته ص 232، 229 وصبح گلشن ص 183 و مجمع الفصحا ج 1 ص 503، 502 و فارسنامۀ ناصری ج 2 ص 151 و مرآه الفصاحه و تاریخ ادبیات فارسی تألیف هرمان اته ترجمه آقای دکتر شفق ص 32 و فرهنگ سخنوران شود