جدول جو
جدول جو

معنی رطم

رطم
(تَ کِ)
در گل افکندن کسی را. (دهار). در کاری انداختن کسی را که نتوان از آن بیرون شد و در گل افکندن. (منتهی الارب) (از آنندراج). در کاری گرفتار و غوطه ور کردن کسی را که نتواند از آن بیرون رود. (از اقرب الموارد) ، ریخ زدن، رطم بسلحه. (منتهی الارب) (آنندراج) ، نیک آرمیدن با زن. (از منتهی الارب) (آنندراج) ، بازداشته شدن شتر، رطم البعیر. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا