معنی رسوا گشتن رسوا گشتن (تَ رَ تَ) رسوا گردیدن. رسوا شدن. مفتضح گشتن: بر سر کوی تو هرگاه که پیدا گشتم سگ کویت به فغان آمد و رسوا گشتم. محتشم کاشانی (از ارمغان آصفی). و رجوع به رسوا شدن و رسوا گردیدن شود لغت نامه دهخدا