معنی رزم کوش رزم کوش (گِ مَ دَ / دِ) جنگجو. رزم آزما. رزمجو. جنگاور: هزار دگر پیل پولادپوش ابا چل هزار از یل رزم کوش. اسدی. من اینجا و او رزم کوش آمده ست همانا که خونش به جوش آمده ست. اسدی. ندانی که چون او شود رزم کوش زمانه به زنهار گیرد خروش. اسدی لغت نامه دهخدا