معنی رده زدن رده زدن (تَ یَ دَ) صف کشیدن. به صف ایستادن. صف زدن: نگه کرد کیخسرو از پشت پیل رده آن سپه را زده بر دو میل. فردوسی. به جایی رسیدی که مرغ و دده زنند از بر تخت پیشت رده. فردوسی لغت نامه دهخدا