جدول جو
جدول جو

معنی رخمه

رخمه
(اِ تِ)
مصدر به معنی رخم و رخم. (ناظم الاطباء). بیضه را زیر بال گرفتن مرغ. (منتهی الارب). رجوع به مترادفات کلمه شود، (از باب سمع) نرم کردن چیزی را. (ناظم الاطباء)
مهربانی نمودن بر کسی و محبت کردن: رخمه رخمهً. (منتهی الارب). رجوع به رخم شود
لغت نامه دهخدا